مهراوه جونمهراوه جون، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره

مهراوه دختر نازم

نیمه بهمن ماه 92 یه روز زیبای برفییییی

1392/11/15 11:54
نویسنده : مامانی
523 بازدید
اشتراک گذاری

.سلام عشقم قلببغلماچ بابایی رفت سر کار و منم از خواب شما استفاده کردم اومدم وبت تا برات بگم از این روزا مژه . امروز ١٥ بهمنماه یه روز قشنگ و پرنعمت خدای مهربونه.....متاسفانه امسال هیچ بارندگی  قابل توجهی تا به حال نداشتیم که امروز الحمدلله رب العالمین یه روز زیبای برفیه.... بابایی که رفت بیرون رو دیدم  کوچه...درختا...ماشینا سفید پوش شدن.... امروز تهران لباس عروس پوشیدههوراهوراهوراهورا یه لباس درست و حسابی.....خدای مهربون بازم رحم کرد بهمون و فرستاد نعمتشو سر این بنده های خطاکارش....خدایا هزاران بار شکرت........................................................................................... و اما گلم این روزا مهمون داشتیم قبلا برات گفتم قراره خاله ریحانه و عمه زهرا بیان پیشمون...سه شنبه پیش اومدن ولی نتونستن برا تولدت بیان....ولی کادوت دادن که البته اصلا قابل ماه دخترمو نداره...خاله فاطمه یه خرسی ناز موزیکال...خاله اکرم یه بلوز شلوار لیمویی قشنگ...خاله ریحانه هم بهت پول داد..... قرار شد اگه هوا خوب باشه پنج شنببه همین هفته بریمشون شهرستان.....شایدم با کمی تاخیرنیشخندنیشخند ...با مهمونامون خرید رفتیم مثل همیشه با شما ماه دختر ولی دیروز بعدظهر تو رو نبردیم اخه هوای خیلی سرد بود و شما پیش زن عمو موندی مثل یه دختر خوب....زن عمو گفت اصلنم گریه یا بهانگیری نکردی فدای تو ماهم بشم....دست زن عمو هم درد نکنه......خجالت دیگه جونم برا گل نازم بگه مراورید ششمتم در اومد ....چقد ناز میشی وقتی میخندی و همه مرواریدات  پیدا میشن قند تو دلم اب میشه و بازم هزاران بار شکرت یا الله.................................................................... دیگه چهاردست و پا نمیری حالا چی بشه کار ضروری برات پیش بیاد و بخوای زود کاری رو انجام بدینیشخندقهقهه وگرنه یه چیزی مثل عروسک...یا کیف کوچیک من یا...دست میگیری و راه میری.....تشویقتشویقتشویقتشویقفدای قدمای ناز کوچولوت برم عروسکمفرشته.... غزات خیلی کم بود و جدیدان هم میخای خودت غذا بخوری و هر روز کلی لباس و زیر انداز و پیش بند  کثیف تحویلم میدی و مامان  فداتم میشه و ...........فقط شما غذاتو بخور............................... الان از پنجره بیرون پیداست...بارش برف زیاد شد...چقد  قشنگه ....چقد من زمستون و برفو دوست دارممژه تو  هم دونه برفمی عزیزم مثل برف پاک و سفید و معصوم.......پاکه پاک........................................................................................................ماچالهی همیشه سالم و خندون باشی..............همیشه بخند عزیزززززززززززززکمماچ

بریم چند تا عکس این روزاتو ببینیم

دخترکم میخاد خودش غذا بخوره مخصوصا ماستقهقهه

بعد خوردن ماست ماچماچماچماچ

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

خاله زهرا
21 بهمن 92 23:21
الهی فدات بشم خاله جون دلم برات یه ذره شده جوجه نازم هزار تا بوس[ماچ
مامانی
پاسخ
منم دلم برات تنگیده زری خالهبیا پیشمون وگرنه
خاله زهرا
28 بهمن 92 17:37
سلام سلام به مهراوه جون خاله و مامان جونشخوبین خونه نیستین؟زنگ زدم نبرداشتین؟راستشو بگین خواب بودین شیطونا
مامانی
پاسخ
سلام خاله جونم.قربون شما ما خوبیم.شما چطورین؟امروز از یازده تا یک ونیم بیرون بودیم.ولی فردا همش خونه ایم.منتظریم
خاله زهرا
28 بهمن 92 17:39
وای که تو این عکست که داری ماست میخوری دلم میخاد بخورمت جیگرمممم
مامانی
پاسخ
البته الان یاد گرفتم تمیزتر ماست میخورم اون عکس مال وقتیه که تازه مستقل شده بودم
گروه طراحی سیاه و سفید
29 بهمن 92 3:24
-- تخفیف ویژه......به به چه نی نی خوشملی مامانی بابایی عید نزدیکه هاا قالب تکونی نمیخوای زود زود عکس نی نی خوشملتو بفرس برام تا برات یه قالب و یه تقویم خوشمل با تم و عکس خوشمل نی نی ناناست برات درس کنم بدو بیا منتظرم تخفیف ویژه فقط با 8 هزارتومان همه طراحی رو برای وبلاگ نی نی خود از ما بخواهید یه سری بزن دست خالی نمیری.همین الان اقدام کنید