تولد یکسالگی ماه دخترم
سلام نازگل مامان ...اومدم عکسای تولدتو بذارم البته با تاخیر.... که دلیلشم خودتی عزیزم.....ما رو نمیذاری نزدیک کامپیوتر بشیم ......قبلش باید بهت بگم ناز دخترم متاسفانه خونواده من و بابایی نتونستن برا تولدت بیان و ما امسال یه جشن کوچولوی ٥ نفری گرفتیم که ان شاالله اگه زنده باشیم حتما برات جبران میکنیم ولی عوضش تولدت خیلی خوش گذشت ....شما بعد شام خسته...خواب الود و بی حوصله بودی و همکاری نکردی با ما......دیگه تازه خبر اینکه خاله ریحانه و عمه زهرا امروز میان پیشمون ولی با تاخیر....و اینکه جنسیت نی نی عموجون هم مشخص شد .....دوباره یه دونه دختر عمو به جمعمون اضافه میشه ان شاالله سالم و تپل مپل بیاد پیشمون.
حالا بریم چند تا از عکسای نازتو ببینیم.
کلاه دوست نداشتی و در میاوردی...
تا حالا گریه و خنده با هم دیدین...
در حال بررسی کادوها
از این شمعه خوشت اومده بود....
کادو مامان و بابا(گردن اویز وان یکاد) به همراه ٢ عدد مورچه
کادو عمو جون( یه جفت کفش و یه دونه عروسک)
خسته شده و بهانگیری میکنه..
لباساشو شکلاتی کرده و در حال بررسی کادو عمو اینا
بررسی کادو مامان و بابا با صورت کیکی و شکلاتی
دماغ شکلاتی
تولدت مبارک عزیز دلم.....همیشه بخند فدات بشم