عکسای جدید دختر مهربونم
سلام یکی یه دونم.... اومدم عکسای جدیدتو بذارم اما قبلش میخام یه چیزی بگم...... دخترم خوبم دو روز پیش چند قدم راه رفتی.... بذار برات کامل توضیح بدم ...روز دوشنبه ار خواب که بیدار شدیم همون سر صبح که نه......نزدیک ظهر ناشتا با همدیگه یه ذره بازی کردیم بعدش من رفتم اشپزخونه به کارم برسم شمام با عروسکات مشغول بازی بودی اومدم دیدم خودت بدون که من صدات کنم یا ......سرپا ایستادی و چند قدم راه رفتی و بعدش خوردی زمین و من ..... الهی فدات بشم عزیزم کلی ذوق کردم و زنگ زدم بابایی...... خلاصه شبم برا بابا چند قدمی راه رفتی . ایشونم بعد کلی ذوق یه نیم ساعتی باهات تمرین کرد و قرارشد هر روز تمرینش ادامه داشته باشه که البته دیشب نتونست به قولش وفا کنه اخه مهمون داشتیم ان شاالله از امشب....
حالا بریم عکسای جدید گل دخترم:
دخترم از حموم امده ترگل ورگل و سرحال(قربون خندهات بشم مامان)
خانوم حتی نمیذاره دکمه لباسشو ببندیم...گریه میکنه برا د در....
شیطنتای مهراوه خانوم
تاب تاب عباسی.... مهراوه میگه....تااااااا
مهراوم عاشق انار و هندونس....
دخترم امادس بره د در.....
خوشحاله و دس دسی میکنه....
پس چرا نمیریم....قهر....
بعد کلی اتیش سوزوندن اینم یه مدل خابه دیگه....
دور از چشم مامان و بابا....دخترمو اذیت نکنین حتی اگه خودش بخاد اینجوری اب بخوره
خاله اکرم اومد اونم سرزده