اولین شب یلدای مهراوه جونم
یلدات مبارک گل دخترم
عکس یلدایی
سلام گل دختر نازم باز شما خابیدی و من از فرصت استفاده کردم و اومدم برات بگم این چند روز چطور گذشت و چیکارا کردیم ....چهارشنبه که پست قبلی رو برات مینوشتم برامون مهمون اومد اونم سرزده... خاله اکرم اینا خلاصه چند روز از تنهایی در اومدیم . پنج شنبه تصمیم گرفتیم بریم بازار...از خاله اکرم خاستیم بگه کجا بریم و اونم که به فکر جهیزیس خواست بریم شوش....و این بار شما دخمل نازم باز به زحمت افتادی و در خدمتت بودیم تو میدون شوش اینو میگم چون زحمت خرید خیلیا افتاد گردن شما خانوم زحمتکش و خلاصه از همون یک ماهگی تو این زمینه پیشقدم بودی الهی من فدای تو بشم که هیچوقت اذیت نکردی ولی اذیت شدی البته اینو بگم خودتم بیرونو خیلی دوست داری دختر طلام ....بگذریم جمعه هم که رفتیم پیست ابعلی .... که خیلی شلوغ بود و ترافیک عجیب اصلا فکرشم نمیکردیم اینقد شلوغ باشه وگرنه برناممونو عوض میکردیم.... زیاد نموندیم ....هوا هم بدجور سرد بود. بعد برگشت خاله اکرم و عمو رفتن و باز تنها شدیم ولی خوبه که تو هستی نفسم وگرنه من چیکار میکردم عزیز دلم.....خیلی خوشحالم که تو رو دارم فقط مهراومو...دخترمو...عشقمو.... شنبه شبم که اولین شب یلدای شما بود نازنینم.....دیشب(شب یلدا-چله) حسابی بهت خوش گذشت ...بازی کردی ...میوه خوردی مخصوصا (
هندونه) و یک خرابکاری خفن که حتما برا همیشه به یادم میمونه... دیگه برات بگم میوه شدی رفتی تو جای میوه ...نگفتی میخوریمت در ضمن تا یادم نرفته بگم دیگه میخای خودت میوه و غذا بخوری و به زحمت میذاری ما بهت غذا بدیم و خودتم فقط بریز و بپاش میکنی ولی چیزی نمیخوری و غذات خیلی کم شده ....فدات بشم ناز دخترم عکسای قشنگتو زود زود برات میذارم عزیزم فعلا