بدو ...بدو.....
سلام گل نازم امروز اومدم عکسای نازتو بذارم....گفتم قبلش بگم از این چند روز گذشته....دیشب چد تا از عکسای نازتو گزاشتم که قبل ذخیرش بابایی زحمت کشیدن....البته ندونسته پروندنشون....که البته فدای سر جفتتون....دوباره میذارم....
مامانی دیروز با عمو اینا هماهنگ کردیم ببریم گوشای نازتو سوراخ کنیم اخه دل من و بابایی نمیومد ..... ولی از شما چه پنهون اقای دکتر اولش با دیدن شما کلی ذوق کرد و بعد از در اوردن کلاه و دیدن گوشات گفت اخه این گوشا خیلی کوشمولویه.....جا یی برا سوراخ نداره و ما دست از پا درازتر برگشتیم اینقد دلم میخاد زود زود برات گوشواره بندازم
دیگه خبر تازه اینکه.....یه دفعه ای راه افتادی برا خودت راه که نه.... بدو بدو... البته هفته پیش یه قدم بر میداشتی میخوردی زمین....یه هفته ای بود هرچی باهات تمرین میکردیم اصلا راه نمیرفتی....انگار اصلا دوست نداشتی تا دو روز پیش که ایستاده بودی توپ از دستت افتاد و شمام دنبال توپ دویدی.....من و بابایی شاخمون در اومد و الانم بدون کمک خودت راه میری البته وقتی خودت خواسته باشی.....دیشب عمو اینا هم حسابی تعجب کردن که بعد دو روز ندیذنت یه دفعه راه افتادی .... راه که چه عرض کنم....بدو بدو...
بریم عکسای نازت....
پیست ابعلی
اولین یلدای مهراوه مهربونم
هم دوست داره ماهی رو و هم میترسه ازش
اولین دفعه که مهراوه ایستاد
بقیه در ادامه مطلب...
مامان که اشپزی میکنه دخترشم بیکار نمیشینه
دختر بابا....بغل باباش
اینم یه مدل نشستن خانوم رو مبل
تو مهمونی......کامیون سواری
دختر کنجکاوم
عزیزم....فدای چشمای قشنگت بشم
اولین قدم های عشقم
مهراوه و رها......مشغول فیلم دیدن
کشتن ما رو تا نشستن یه دونه عکس بگیریم
اصلا دوست نداره عقب موتور بشینه
حالا فک کنم بهتر شد وروجک چه جوری نگاه مامان رها میکنه....
تو رستوران قصر فیروزه منتظر سوپ مخصوصش
عشق اناره دخترم
اینم یه مدل خوابیدن جدید....